همه چیز با ادعای "کلاهبرداری بزرگ 30 میلیارد دلاری آمریکا" توسط شخصی به نام بیل کایزینگ شروع شد! حدود 400 هزار نفر از کارکنان و پیمانکاران ناسا تلاش کردند تا نیل آرمسترانگ و باز آلدرین را به ماه بفرستند؛ اما تنها یک نفر ادعای جعلی بودن آن را مطرح کرد!
در ابتدا فقط به صورت یک صحبت مطرح شد، اما به مرور زمان تبدیل به یک اعتقاد شد که ایالات متحده آمریکا در آن موقع چنین توانایی را نداشته. خود او از افرادی بود که به این پروژه کمک کرد و از کارمندان شرکت راکتین که به طراحی موتور موشک ساترن 5 میپرداخت بود. او در سال 1976 مقاله ای را به نام "ما هیچگاه به ماه نرفتیم: دروغ 30 میلیارد دلاری آمریکا" منتشر کرد. در هرصورت او نهالی را پرورش داد که تا کنون در فیلمهای هالیوود، مستندهای فاکس و برخی کانالهای یوتیوب به آن پرداخته میشود.
علی رغم وجود انبوهی از شواهد(328 کیلوگرم سنگ ماه، تایید روسیه، ژاپن و چین، تایید تصاویر سطحی ماه توسط مدار گرد ها و...) این نظریه توطئه از آن سال تا کنون گسترش یافته است. در میان خیانت کنندگان 11 سپتامبر ، بمبهای شیمیایی ، زمین تخت گرایان، منکران هولوکاست و توطئه گران سَندی هوک ، این ایده دیگر خشم برانگیز نیست و برای عدهای به واقعیت تبدیل شده است.
راجر لونیوس ، مورخ اسبق و رسمی ناسا با حسرت میگوید: "واقعیت این است که اینترنت این امکان را برای مردم فراهم کرده که هر مزخرفی را به هر میزانی که دلشان بخواهد بگویند". وی در ادامه میگویید:" حقیقت این است که آمریکاییها، تئوریهای توطئه را دوست دارند. هر بار که اتفاق بزرگی رخ میدهد ، کسی پیدا میشود که یک تز مخالف بدهد. "
بنظر میرسد که مردم بریتانیا نیز این از این تئوریها خوششان میآید! در یک نظر سنجی، از هر 6 نفر یک نفر موافق این جمله بود: فرود بر روی ماه یک صحنه سازی است. چهار درصد معتقد بودند که تئوری توطئه "قطعاً درست" است ، 12٪ "احتمالاً درست" است ، و 9٪ گفتند که نمیدانند. در این میان، جوانان بیش از بزرگسالان با این نظریه موافقاند!
کایزینگ بیان داشت که اولا در عکسها ستارهای وجود ندارد، دوم اینکه دهانهای بر اثر فرود سفینه بوجود نیامده و سوم، سایههای تصویر شده، برعکس واقعیت هستند. او تا زمان مرگ خود همچنان از نظریه خود دفاع میکرد و مدام بر صحنه سازی بودن این واقعه، مدریت بد در ناسا و موفقیت آمیز نبودن این ماموریت اصرار داشت.
او حداقل در این مورد که شبهاتی وجود دارد حق داشت. درحالی که شوروی در سال 1957 اسپاتنیک 1 را پرتاب کرد، چنین برنامه@ای(سفر به ماه) اصلا وجود نداشت. ناسا در سال 1958 بوجود آمد و توانست آلن شپرد را در 1961 به فضا بفرستد. هنگامی که جا اف کندی اعلام کرد که "ایالات متحده ملزم به فرستادن فضانوردان به ماه و بازگشت قبل از پايان دهه 60 است"، ناسا بیش از 4 درصد بودجه کل را در اختیار گرفت. این هزینهها درحالی انجام میشد که شوروی ماموریتهای خود را یکی پس از دیگری با موفقیت پشت سر میگذاشت اما بسیاری از ماموریتهای ناسا شکست میخورد!
همچنین میدانیم که جلوههای ویژهای که در سال 2019 وجود دارد، در سال 1969 در اختیار ناسا قرار داشته است. برای نمونه فیلم 2001: A Space Odyssey که در سال 1969 اکران شد، از این جلوههای ویژه نیز استفاده کرد. اما نکته اینجاست که چطور میتوان چنین دروغ بزرگی را برای 600 میلیون بیننده تلوزیونی در آن زمان و تمام مردم جهان برای بیش از 50 سال نگه داشت؛ بدون اینکه حتی یکی از کارمندان رسمی ناسا نکته شک برانگیزی در این باره گفته باشد؟!
هنگامی که در سال 2001 شبکه فاکس مستندی به نام "آیا ما بر ماه فرود آمدیم؟" را پخش کرد، دوباره نظریه توطئه را زنده و آن را به تیتر یک برگرداند. یکی از کارمندان آن زمان ناسا میگوید: "بعد از پخش این مستند، انبوهی از سوالات را دریافت کردیم و نکته جالب اینکه اکثر این سوالات از سوی معلمان و والدین بوده که میگفتند بچه ما این مستند را دیده و اکنون سوال میکند، چه جوابی بدهیم؟" سپس ناسا شروع به پاسخ دادن به این سوالات کرد.
الیور مورتون ، نویسنده کتاب "ماه: تاریخچه ای برای آینده" ، معتقد است که تداوم این تئوری تعجب آور نیست. اول اینکه شواهد زیادی برای اثبات آن وجود دارد درحالی که شواهد درستی برای اثبات اینکه همه اینها فریب بوده، وجود ندارد. او میگوید: "هدف آپولو نشان دادن این بود كه دولت آمریكا از نظر انجام واقعی كارها تا چه اندازه قدرتمند است و هدف از تئوری فریب ماه این است که نشان دهد دولت آمریکا از نظر دادن اطلاعات غلط به مردم چقدر قدرتمند است." اما این نظریه در شرایطی امکانپذیر بود که آپولو هرگز به جایی نمیرسید، پس از سال 1972 دیگر هیچ مأموریتی انجام نشد و به طور کلی اینگونه کارها ادامه نمیافت( همانطور که میبینیم با قدرتی بیش از پیش ادامه دارد!).
مورتون میگوید: "آپولو در میانه دهه 60 که اوج اشتیاق و 70 که ناامیدی زیادی وجود داشت به فضا فرستاده شد. برخی میگویند که ما میتوانیم به ماه فضانورد بفرستیم پس چرا نمیتوانیم فلان کار انجام دهیم؟ پاسخی که میتوان داد این است که دولت می تواند برای خود یک هدف خارق العاده تعیین کند و برای رسیدن به آن ادامه دهد و درنهایت به آن برسد، اما این بدان معنا نیست که میتواند در جنگ ویتنام پیروز شود و یا سرطان یا هر یک از بیماریها را درمان کند".
در آپولو، قضیه بیشتر حول اینکه چه اتفاقی نیوفتاد مطرح میشود تا اینکه دقیقا چه اتفاقی افتاد! پیش از آپولو در میان خود نظریه پردازان توطئه، اختلاف نظراتی درباره جعلی بودن ماموریتهای اطلس، عطارد وجمینی وجود داشت. در مورد آپولو در ابتدا از روی خشم این نظریات مطرح میشد اما اکنون مرز بین بیان تئوری توطئه از روی شواهد و از روی سرگرمی بسیار مبهم است.
این روزها ایمان مردم به خودشان کمتر شده. امروزه اکثر توطئهگران کل این ماموریت ها و زحمات را شوخی میگرند که بسیار تاسف بار و غم انگیز است. احتمالا سال 2024 که به ماه برگشتیم و این وضوع را اثبات کردیم، این نظریه پردازان دوباره به دنبال ایده پردازی درباره جعلی بودن سفر به مریخ (که در آینده انجام خواهد شد) خواهند بود!
هرچند هنوز هم میتوان این تئوریهارا حواله دانشمندان آپولو کرد. مورتون اعتقاد دارد که آنها به این ماموریت بیش از مردم عادی میپردازند که خود نشان از مهم بودن این واقعه دارد!
بسیاری از فناوریها به لطف همین ماموریتها پیشرفت کردند و اکنون ما آنها را در زندگی روزانه خود حس میکنیم؛ فناوری نمایشگرها، چیپستها و... بسیار مدیون اینگونه ماموریتها هستند. کسی چه میداند، شاید همین فناوریها هم توطئه و جعلی باشند، یا شاید گوشیهای امروزه ما نیز دروغ بزرگ باشد!!!
منبع: www.theguardian.com